دست در دست امام حسین (ع) ( شهید رضا سلیمانی )
درود بر آنان که چون علی(ع) روز را به شب میرسانند و شب را به روز. و همانند حسین(ع) بر مرگ سرخ، لبخند عشق میزنند. عشق به حسین ، از قلب هر بسیجی زبانه میکشد. دل کندن از وابستگیها و پیوند باخدا، عشق به حسین و راه او را به دنبال خواهد داشت و آنگاه هنگامهی سردادن آهنگ وصال است که با آغوش باز مرگ را پذیرا میشود. پدر و مادر مهربانم! ای بزرگوارانی که من همیشه به وجود شما افتخار میکردم، شما مصداق بزرگان اسلام هستید که از اوان زندگیام زحماتی بیحد در راه رسیدن به کمالم را متحمل شدید. به یاد دارم که در آغوشتان که اشک بر گونههایتان را که برای حسین(ع) ریخته میشد، احساس میکردم و اکنون میخواهم بگویم که من به برکت اشکهای گرمتان، عاشق امام حسین(ع)، پرچمدار خط سرخ آلمحمد(ص) گشتهام و میخواهم چونان مجاهدانی باشم که خود را تا خدا رساندند. مادر جان! با تو عهد بستهام که در کربلا راه حسین(ع) را تبلیغ کنم. با تو پیمان بستهام که در کربلا رهروی چون علیاکبر باشم و باید تو نیز افتخار کنی که فرزندت حق بودن راه حسین(ع) را فهمید و این را درک کرد. پدر جان! در زندگی ام برایم زحمات بیحدی را متحمل شدی و این حکمت خدا بود که زحمتتان را به پای فرزندی میریختید که در راه رسیدن به کمال جهاد نمود. پدر و مادر بزرگوارم! خدا به شما امانتی داده بود که باید این امانت را به نحو احسن حافظ میبودید و بر شما باد جنهالمأوی که امانت را بهتر از آنچه که انتظار میرفت، تحویل دادید. نه شما مال من هستید و نه من مال شما. همه برای خداییم و این با تصمیم و ارادهی انسان است که باید امانت الهی را به نحو احسن تحویل دهیم. و فکر نمیکنم اشک ریختن برای سرباز امام زمان(عج) که در راه حسین(ع) جهاد کرده معنایی داشته باشد.
نوشته شده توسط : غلام حسین